در ادامه همان ادامه ها ( داستان رنج ها )
|
|
آیا به پاسخی برای پرسش هایم رسیدید ؟ چرا می بینیم و فقط می گذریم ؟ از حقوق کودکان برایتان نوشتم ، حقوقی که در جامعه ما به راحتی و بدون هیچ باز خواستی زیر پا گذاشته می شود نا دیده گرفته می شود و هیچ کس هم کوچکترین دغدغه ای ندارد و مسوولیتی احساس نمی کند .
نوشتم که این امر عمومیت دارد نه فقط همه ما که در خیابان ها و کوچه های این شهر زندگی و کار می کنیم بلکه لبرای فرزندان ما ، چرا که در آینده آن ها می باید در اجتماعی زندگی کنند و در محیطی به کار مشغول شوند که چنین تهدیدی به یک خطر بالقوه برایشان تبدیل خواهد شد . شکل گیری مشاغل کاذب و نهادینه شدن آن ها نه فقط یک تهدید اجتماعی است و آسیب های اجتماعی فراوانی را به دنبال دارد بلکه مانعی بزرگ بر سر راه رشد اقتصادی به شمار می آید :
کار به مفهوم واقعی آن ارزش هایش را از دست خواهد داد . جامعه ای مضمحل و فرو پاشیده حداقل از حیث ارزش های اخلاقی و معنوی خواهیم داشت . صد البته عوامل بسیاری در این امر تاثیر می گذراند اما وجود کودکان خیابانی با چنین آمار بالایی تهدید بسیار بزرگی خواهد بود . این کودکان معصوم که مورد سو استفاده های مختلف قرار می گیرند چگونه فردایی خواهند داشت و برای هموطنان شان چگونه آینده ای را رقم خواهند زد ؟ به راستی آیا این کودکان چند نفر هستند ؟ چه میانگین سنی دارند ؟ کدام عوامل در ایجاد چنین شرایطی برایشان بیش از سایر عوامل تاثیر گذار بوده است ؟ وظیفه تعریف شده کیست ؟ قانون که هیچ انسانیت هم حتی در این میان نقشی داشته تا کسی به این موضوع بپردازد ؟ اصلا بگویید با کدام انگیزه و هدف ؟
آمارهای غیر رسمی حاکی از این است که بیش از چهار میلیون کودک کار و خیابان وجود دارد که همه آن ها از تحصیل باز مانده اند . تعداد زیادی از آن ها به مشاغل غیر قانونی مانند حمل و جابه جایی مواد مخدر و فروش آن ، جیب بری و سرقت به صورت مستقیم یا به عنوان شریک مشغول هستند . آمار چهار میلیون نفر یعنی از هر هشت کودک یک نفر بسیار قابل قبول تر از آخرین آمار و اطلاعات مرکز آمار ایران ( یک نهاد رسمی و دولتی ) است که تعداد این کودکان را یک میلیون و هفتصد هزار نفر اعلام کرده و البته گفته شده که هیچ یک از این کودکان در طول شش سال اخیر ساماندهی نشده اند یا حتی شرایط شان بهبود نیافته است .
پرسشم را تکرار می کنم : فردای این کودکان چه خواهد شد ؟ دآن ها چه سرنوشتی خواهند داشت و چه تاثیری بر اجتماع پیرامونشان بر جا خواهند گذاشت ؟
در کشور ما چه کسی یا چه کسانی می باید به این خطری که نامش را آسیب اجتماعی گذاشته اند رسیدگی کند _البته از حق نگذریم سازمانی دولتی به نام بهزیستی وجود دارد که وظیفه اش را از اسم آن می توان حدس زد : " بهتر زیستن " اما در کجا ؟ و با کدام روش ها و چگونه ؟ حتی اگر این سازمان با عملکرد محدود و در حیطه وظایف قانونی اش _ که حتی تعریف دقیقی هم برای آن وجود ندارد به ویژه با رشد فزاینده آسیب های اجتماعی ، کاری هم انجام دهد ، بعید می دانم بتواند آیا قادر خواهد بود چنین معضل اجتماعی را از بین ببرد ؟
ادامه دارد .
ارادتمندتان دیگر پیمان
نظرات شما عزیزان:
|
شنبه 9 آبان 1394برچسب:,
|
|
|
|
|